فریاد، ز غمزه تو فریاد


کز وی شغبی به عالم افتاد

فریاد رسی که رفت بر چرخ


ما را ز کرشمه تو فریاد

تو مردم چشم ما و ما را


بر گوشه دل نیاوردی یاد

دریاب مرا که آهم از غم


چون صور صدای حشر درداد

گر واسطه وصال نبود


آن کیست که نیست با غمت شاد؟